در حال بارگذاری ...
نگاهی به نمایش «زنان میمون دژ»

مرگ شرافت مندانه بهتر از زندگی خفت بار

«زنان میمون دژ» عنوان نمایشی است نوشته نعمت الله اسدی مرام که گروه تئاترسایای اردبیل با کارگردانی آرزومهری، روزهای هفدهم تا بیست و یکم تیرماه جاری در تالار شمس عطار اردبیلی مجتمع فرهنگی و هنری فدک اردبیل به روی صحنه برده است. آنچه که می خوانید نقدی است بر این نمایش که توسط «اکبر صادقی» از نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان اردبیلی نوشته شده است.

به گزارش تئاتر اردبیل، «زنان میمون دژ» عنوان نمایشی است نوشته نعمت الله اسدی مرام که گروه تئاترسایای اردبیل با کارگردانی آرزومهری، روزهای هفدهم تا بیست و یکم تیرماه جاری در تالار شمس عطار اردبیلی مجتمع فرهنگی و هنری فدک اردبیل به روی صحنه برده است. آنچه که می خوانید نقدی است بر این نمایش که توسط «اکبر صادقی» از نمایشنامه‌نویسان و کارگردانان اردبیلی نوشته شده است.

هرچند این روزها با توجه به سختی‌ها و مشکلات توان فرسا، به روی صحنه بردن نمایش، کاری بس ارزشمند است، اما هر نقدی از آنجا که با نیت تکامل و تعالی درام نگاشته می‌شود، بهتر است عاری از تعارف باشد. در نگاه کلی و واکنش اولیه می‌توان چنین ادعا کرد که نمایشنامه به جای کارگردان، نمایش را کارگردانی کرده است. این اتفاق در فرایند اجرا زمانی رخ می‌دهد که یا کارگردان بدون رویکرد محتوایی و اجرایی برخاسته از جهان‌بینی و دغدغه بروز و شخصی خود دست به کارگردانی و در واقع تبدیل نمایشنامه به تصویر بر روی صحنه می‌زند یا اینکه کاملا با نمایشنامه‌نویس، از هر لحاظ هم سو می‌شود که در این روش مخاطب همه چیز را از چشم کارگردان می‌بیند.

همین نیاز رویکردی در فرایند تبدیل نمایشنامه به اجرا باعث ظهور دراماتورژی می‌شود. دراماتورژی چیزی است که کنش  درام در هر شکل و شیوه‌ای  کهنه‌ای را به زبان و شیوه نو و با قابلیت ارتباط تبدیل می‌کند و درام را از الکنی زبان می‌رهاند. وقتی دراماتورژی صورت نمی‌گیرد، کارگردان تسلیم متن شده و اجازه می‌دهد که نمایشنامه به زبان خود با مخاطب حرف بزند. از طرفی وقتی کارگردانی و نمایشنامه از نظر شکل و محتوا عین هم می‌شود، نقد نمایشنامه برابر با نقد کارگردانی و برعکس نقد کارگردانی برابر با نقد نمایشنامه می‌شود.

شاید سوال ایجاد شود که زبان نمایشنامه چرا محکوم به دراماتورژی است؟! پاسخ اینجاست که وقتی کارگردان با تم، موضوع و محتوای یک درام موافق می‌شود باید در مرحله بعد به فکر زبان و شیوه اجرای درام باشد.

اگر زبان نمایشنامه با گوش و ذهن تصویرساز مخاطب فاصله داشت آن درام محکوم به دراماتورژی می‌شود. هر چند زبان کهن زیبا باشد اما در بحث زبانشناسی بین فرستنده و گیرنده این زیبایی به نفع سهولت برقراری ارتباط کنار می‌رود. محتوا و موضوع زنان میمون دژ، موضوع آشنای مرگ شرافتمندانه بهتر از زندگی خفت‌بار است.

موضوعی که همیشه و در تمامی زمان‌ها قابل باور و پذیرش است. حال این محتوا در قالب  قصه کهن و تاریخی میمون دژ بیان شده و ناگزیر ادبیات گفتاری حماسی و کهن زمان میمون دژ را برمی‌گزیند.

اما در اجرا، یکی از نکات مثبت نمایش آغاز مبتنی بر تصویر و موسیقی فضا ساز آن ست که همانا بهترین نوع شروع در پرفورم است. این نکته قوت باعث می‌شود تماشاگر از همان آغاز بدون اینکه درگیر کلمه باشد اتمسفر حاکم را دریابد.

حادثه آغازین و هدف ساز اثر، حمله مغول است و نامه تسلیم مغول آغاز بحران اثر. وقتی بحران شروع می‌شود دوراهی معروف انتخاب شکل گرفته و گلابه به عنوان نیروی منفی - آنتاگونیست و سمن رخ به عنوان نیروی مثبت - پروتاگونیست  درام معرفی می‌شود. یکی نماینده تفکر جنگ ومرگ شرافتمندانه و دیگری نماینده تسلیم و زندگی خفت بار مبتنی بر مصلحت! همین برخورد دو نیرو باعث بروز ستیز صوری بین سمن رخ و گلابه می‌شود.این ستیز فزاینده سرانجام موجب مرگ آگاهانه و شرافتمندانه سمن رخ و تحول جهشی وسخت باور گلابه به عنوان تنها نیروی مخالف درام می شود. تحول گلابه تسکینی می شود بر مرگ تراژیک سمن رخ تا پایان خوب زنان میمون دژ ساخته شود. با این همه تلاش کارگردان و بازیگران و عوامل زحمت کش و دوست داشتنی نمایش میمون دژ در سایه گروه سایا بسیار ستودنی بوده آرزوی اجراهایی خوب می‌شود.




مطالب مرتبط

در نکوداشت نامداران فرهنگ و هنر اردبیل مطرح شد

علی نصیریان: هنرمندان باید در اعتلای ارزش‌های معنوی و اخلاقی جامعه گام بردارند
در نکوداشت نامداران فرهنگ و هنر اردبیل مطرح شد

علی نصیریان: هنرمندان باید در اعتلای ارزش‌های معنوی و اخلاقی جامعه گام بردارند

علی نصیریان، هنرمند پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون، در مراسم نکوداشت نامداران فرهنگ و هنر استان اردبیل، تاکید کرد هنر همچون چشمه جوشانی است که هنرمندان باید از آن به بهترین شکل استفاده کنند و به دور از لذت‌گرایی مادی، در اعتلای ارزش‌ها، معنویت و اخلاق جامعه، گام‌های ...

|

نظرات کاربران