بهزاد فراهانی در مراسم وداع با مجید واحدیزاده:
تئاتر و غرور آذربایجان همه در وجود او خلاصه شده بود

بهزاد فراهانی، رئیس انجمن بازیگران تئاتر کشور و عضو عالی شورای هنرمندان با حضور در مراسم تشییع مجید واحدیزاده گفت:تئاتر صاف، پاک، صادق، تئاتر شرم وحیا، تئاتر غرور آذربایجان همه در وجود او خلاصه شده بود.
به گزارش تئاتراردبیل، بهزاد فراهانی، رئیس انجمن بازیگران تئاتر کشور و عضو عالی شورای هنرمندان که به دعوت مجید واحدیزاده برای حضور در پنجمین جشنواره منطقه ای تئاتر معلولان کشور به اردبیل سفرکرده و از نزدیک هجرت ناباوانه این هنرمند اردبیلی را در فرودگاه اردبیل دیده است، در مراسم وداع با این هنرمند توانی تئاتر کشور که با حضور جمع کثیری از هنرمندان و اهالی هنردوست اردبیل و نیز هنرمندان استان های مختلف کشور و مدیرانی اجرایی استان اردبیل در مجتمع فرهنگی و هنری فدک اردبیل برگزار شد، گفت:نگاه من به مجید را بدانید:
«سالها باید تا یک ذره اندر آفتاب/لعل گردد در بدهشان یا عقیق در یمن»
من به عنوان مسئول انجمن تئاتر کشور و عضو شورای عالی هنرمندان شهرهای این ملک را خوب میشناسم و هنرمندانش را خوب تر، مجبورم به دل نوشته هاشون تن بدهم،پای سفره فقیرانه شان بنشینم و درد و دل خانوده معصومشان را بشنوم.
متاسفانه در این مملکت به خانواده تئاتر نگاه دلچسبی نشده و مطمئنا تاریخ ما هست که باید بگوید چه نگاهی به ما میشود و من یاد این طنز ناخوش دوره قاجار میافتم(زن مطرب نشو،مطرب فقیر،خوراک مطربان نان و پنیر)بچه های تئاتر به شرایطی کشیده شده اند که همین نان و پنیر هم داره غارت میشود.
حرف آخرم این است که این سنبل، این پیش آهنگ خوب آرتیست تئاتر، چند تا خصلت داشت که اگر این خلصتها نباشد هیچ آرتیستی، آرتیست نمیشود؛ یکی این که چشم پاک به نوامیس مردم داشته باشد، چشم پاک به اموال مردم داشته باشد ، میهن پرست باد، عاشق مردم، عاشق غم و غصه های مردم ،عاشق اشکها و خنده های مردم باشد، مجید اینهارا داشت، باید متفکر بود، اهل دل بود، اهل دانش بود، لازمه این در شرایط کنونی خرج فراوان است.
مجید درباره شاهنامه تحقیق میکرد، چیزی که واقعا درسنامه ما هنرمندان تئاتر است و کارهای زیبایی که در این عرصه کرده بودو در این اواخر نگاه قشنگش به مدرنیته و آلوده نشدنش خیلی مهم است، نگاه شما به ما هنرمندان نگاهی به عنوان امانت از شما پیش ما، این نگاه رو نباید خرج هر کس و ناکس ، هر دولت مردی کرد، این نگاه فقط باید برای مردم باشد و غیر این متاسفانه آرتیست، آرتیست نمیشود.
مجید اینها را هیچوقت در شعار نگفت ولی مطمئن هستم پیش هیچ دولت مردی زانو نزد؛ تئاتر صاف، پاک، صادق، تئاتر شرم وحیا، تئاتر غرور آذربایجان همه در وجود او خلاصه شده بود، اگر همه این خصائص را نتوانسته بود نشان دهد بخاطر این است که شرایطی خوبی برای کار کردن نبود اینهارا ما میدانیم.
ما در تمام شهرستان های این ملک اندیشهورزی به زیبایی و قشنگی این مرد نداشتیم من تمام بچه هارو از شمال تا جنوب میشناسم،ما هنوز بزرگ مردی قد این مرد نداشتیم.