در حال بارگذاری ...
احمد مسرت، پیشکسوت تئاتر اردبیل:

تمرکز زدایی گامی در مسیر کشف استعداد هاست

احمد مسرت از هنرمندان فعال و پیشسکسوتان تئاتر استان اردبیل ، گفت: تمرکز زدایی گامی در مسیر کشف استعداد ها و شکستن غول انباشت امکانات در مرکزاست.

به گزارش تئاتر اردبیل، شهر اردبیل در سی و هفتمین دوره جشنواره بین المللی تئاتر فجر،  روزهای شانزدهم تا نوزدهم دی ماه سال جاری، میزبان گروه های مختلف نمایشی در بخش استانی جشنواره تئاتر فجر است. هنرمندان تئاتر استان از همان دوره نخست  جشنواره بین المللی تئاتر فجر، حضوری ارزنده و شایسته تحسین در این رویداد نمایشی داشته اند. به بهانه برگزاری بخش استانی جشنواره تئاتر فجر در اردبیل، برآن شدیم تا با هنرمندانی که از این دیار هنرخیز و هنرمند پرور، آثار ارزشمندی را در دوره های مختلف جشنواره بین المللی تئاتر فجر، به روی صحنه برده اند، به گفتگو بنشینیم.

احمد مسرت از هنرمندان پیشکسوت و فعالین تئاتری استان اردبیل است که کارهای ارزشمندی را تولید و در  شهرهای مختلف کشور به روی صحنه برده است. از تاثیرگذاران در تئاتر استان بویژه شهرستان بیله سوار مغان است و با حضور در جشنواره ها و محافل تئاتری، رتبه های ارزشمندی را کسب کرده است. مدیر گروه تئاتر رجاء شهر بیله سوار است و در برگزاری جشنواره ها و محافل تئاتری، نقشی بسزا داشته است.

وقتی از او خواستم، از سوابق تئاتری و هنری شان بگویند، این کلمات و جملات قابل تامل را با صداقت تمام تحویلم داد:احمد مسرت، متولد 1340 از بیله سوار مغان استان اردبیل – فعالیت خود را در 8 سالگی مثل اغلب علاقه مندان از مدرسه شروع کردم و حدود 50 سال مونس صحنه و خیابان ودر خدمت  دوستداران هنر نمایش هستم،  بدون  وابستگی به جغرافیای خاصی .

آثار ی که بر صحنه برده اید؟

نمایش های نماز، قریلماز ایپ ، حسرت، نقل آخر، صیقل ،گذر و گذر، قصه و غصه ، اون که نبود، من من، خرمن،  غریب قریب، خواب بعدازظهر، پنجره ای بربادها، روز عزیز مرده  و .... نزدیک هفتاد اثر نمایشی . 

و حاصل این حضور مداوم در صحنه های نمایش:

کسب رتبه و جوایزمتعدد در جشنواره های گوناگون  مغان و استانی   و کسب رتبه اول نمایشنامه نویسی در جشنواره سراسری قرآن و عترت و ...تجلیل شده  به عنوان فرهیخته فرهنگی هنری شهرستان و تجلیل از طرف مرکز هنرهای نمایشی در اردیبهشت تئاتر استان. 

 برگزاری جشنواره تئاتر استانی فجر را در اردبیل چگونه می بینید؟ 

استان اردبیل از پتانسیل بسیار قوی برخوردار بوده و هست و وقوع این رویداد در این شهر هم حق اهالی هنر نمایش است و هم نیازشان . اساسا هرگونه تمرکز زدایی، گامی در مسیر کشف استعداد ها و شکستن غول انباشت امکانات در مرکز است . ضمن این که انتقال تجارب و اندوخته ها هم دستاوردی بس با ارزش تر می باشد که محصول برگزاری این نوع جشنواره در مراکز استان ها به ویژه در استان تئاترخیزی چون اردبیل می باشد .

 برگزاری این جشنواره چه تاثیری می تواند در تئاتر استان داشته باشد  ؟

تاثیر جدای از تاثر نیست. به این معنی که هم  تئاتر کشور بهره مند خواهد بود، هم تئاتر استان . حقیر براین باورم که جشنواره ها همواره وسیله اند تا هدف . و اگر این مسیر خوب مدیریت شود و هدف گذاری صحیح انجام شود، این  برگزاری ها مانند تاکتیک های خواهند بود که در خدمت استراتژی مدون هستند . با این برگزاری، تئاتری های استان فرصتی از نزدیک پیدا می کنند تا کارهای منتخب و در حقیقت عصاره فنی – موضوعی  این هنر را که خروجی سایر نقاط کشور است را نظاره کنند، بیاموزند و حتی به نقد بنشینند . اضافه کنیم کارگاه های جنبی که در راستای آموزش برگزار می شوند. کلا مفید خواهد بود و ما قطعا اثرات این را در آینده خواهیم دید و اما بهره تئاتر کشور نیز شناخت از داشته ها و نداشته های استان هاست که اگر خوب تدبر شود، راهی برای تدبیر به سوی حل خیلی مسائل خواهد بود.

 به عنوان یک پیش کسوت تاثیر گذار در تئاتر اردبیل ، برای ارتقای آثار نمایشی چه پیشنهادی دارید ؟

توجه داشته باشیم برای معنا بخشی به واژه ارتقا، ابتدا باید مقصد نهایی را تعریف کنیم . به عنوان مثال  هدف مان از ارتقا به کجاست؟ مقصد غایی چیست؟ اگر رشد و تعالی روح انسانی است یک مسیر با طرق مختلف می طلبد. و قس علیهذا . فلذاست که با تعیین هدف کلی طبیعتا خالقان آثار نمایشی برای بقا در میدان تلاش و مقبولیت عام دست به تلاشی مضاعف خواهند زد . چه در انتخاب متون و چه در شیوه اجرا و متد و فنون علمی مورد نیاز . بنده همیشه براین عقیده بوده ام که تونل تاریخ و  فرهنگ و مذهبی خودمان ، منبعی غنی است و اگر تکنیک ها و علم این هنر درست به خدمت این گنجینه درآیند،  واقعا حرفی برای گفتن در سطح جهانی خواهیم داشت و گرنه در دام تقلید کورکورانه و خودنمایی های روشنفکر مآبانه اسیر خواهیم شد . تاکید بنده روی سه محور تاریخ ( اعم از ادبی – اجتماعی و ماهیتی ) ، فرهنگ بومی و فولکلور و نیز نگاه به مضامین قرآنی و دینی هست. هرچند این سه مفهوم به ظاهر ارتباطی ارگانیک دارند، اما توان گره جداگانه با زندگی روزمره و مسائل اجتماعی را نیز در درون خود نهفته دارند. یادمان نرود که این امر الزاما با آموزش و به کارگیری علوم و فنون و تکنیک های روز این هنرهمراه باید باشد . 

 ارزیابی شما از این حرکت اداره کل هنرهای نمایشی در خصوص اجرای 14 نمایش از برگزیده های تئاتر استان ها ، در بخش استانی جشنواره تداتر فجر چیست ؟

در سوال اول اشاره کردم اساسا آمد و شد و نیز همجواری فرهنگ ها از روش های کهن انتقال فرهنگ بوده و هست . حال براین اصول اگر دقت کنیم در کل مفید خواهد بود. شاید باورش کمی سخت، باشد اما نسل ما هنوز هم دوره های تئاتری های دهه 50 را در ارتباط و انتقال آموخته ها حفظ کرده است اما کاش در این برگزاری ها ، اهداف کلی و دراز مدت مد نظر باشد و از برخوردهای مقطعی و سلیقه ای پرهیز شود. آن وقت شاهد رشد و پویایی تئاتر کشور خواهیم بود، شک نکنید .  

 دوره سی و هفتم فجر را چگونه می بینید  ؟ 

سی و هفت سال زمان بسیار قابل تاملی است. ارزیابی با خروجی و تاثیرات جنبی و عمومی ارتباطی ناگسستنی دارد. باید دید کجا بودیم، عزم کجا کردیم و آیا به نقطه عزم شده رسیدیم یا نه ؟ که صد البته نمی توان منکر عرض اندام تئاتر غیر مرکز نشینان شد که از ثمرات خوب این دوره  ها می توان تلقی کرد و نیز ایجاد تعامل با تئاتر سایر کشورها. اما اخیرا خط کشی هایی به گوش می رسد که تئاتر نیز اعیان و عوام می خواهد پیدا کند که این هشداری بس خطرناک است، چرا که از منظر حقیر، کل خروجی سیاست گذاری این هنر با این سی و هفت دوره زیر سوال می رود. تئاتر باید در سبد اقتصادی خانوارها جای گیرد، در سطح عموم نه قشر خاص . این معنی واقعی تئاتر برای همه است نه چیز دیگر.

 تئاتر شهرستان های استان را در جشنواره های قبل فجر چگونه دیدین ؟

استان اردبیل ، اگر نگوییم تنها استان ، اما به قاطعیت می توان اعلام کرد جزو معدود استان هایی است که اغلب شهرستان هایش به فجر راه یافته اند . این اتفاق بیانگر چیست؟  بچه های شهرستان با دستان خالی اما دل های مالامال از عشق ، پنجه در پنجه چه کسانی انداخته اند؟ تئاتر استان اردبیل علیرغم کاستی ها ، تنوع مدیریت ها ، نفوذ سلیقه ها و .... همچنان در مسیر رشد است، از خوداردبیل تا خلخال و مشگین شهر و بیله سوار و پارس آباد و ... و بدینسان تئاتر شهرستان خود را هم اثبات کرده است، هم تثبیت .

با اندکی تامل در می یابیم که اردبیل با تمام شهرستان هایش، توان قطب شدن در تئاتر کشور را دارد. حال دیگر حضور در فجر برای شهرستانی های استان اردبیل یک رویا نیست، بلکه قله ای است دست یافتنی اگر یاران یاری کنند. 

 چه انتظاری از مسئولین فرهنگی و تئاتری کشوری و استانی دارید ؟

چه انتظاری می توان داشت وقتی همه  چیز پیش روست . اما باقیات صالحاتی که می شود روی آن حساب کرد،  تدوین اهداف عملی و بلند مدت به طوری که بشود آن را فقط ارتقا داد نه اینکه نادیده گرفت و یا دور زد . نظارت مستمر بر اجرای برنامه مدون ، نگاه کشوری به هنر تئاتر . یادم هست زمانی اکبر صادقی جهت دوره ای رفت کرج . من به جناب افشین سخایی معرفیش کردم . آقای سخایی برای این که به دیگران تفهیم کنندکه اکبر صادقی و مسرت از کجا هستند،  نقشه  ایران را نشان می دهند و می گویندکه ایشان از گوش گربه و زیر پونس آمده اند. منظورشان انتهایی ترین نقطه ایران بوده یعنی شهر بیله سوار . حالا آن  از گوشه گربه آمده، دوسال پشت سرهم به فجر راه پیدا می کند و نماینده کشور در خارج از ایران میشود . تصور کنید این ها خود ساخته اند. حال اگر حمایت شوند چه خواهند شد را نیز آینده نشان خواهد داد.  

وحرف پایانی :

دیریست که از" مشکلات" نمی گویم، چون (م) آن برداشتم تا  " شکلات" ش کنم و بین بچه ها تقسیم ....

اما تاسیس دانشگاهی مثل نبی اکرم (ص) در اردبیل، حق مسلم و کوچکترین خواست  هنرمندان است. با یک نگاه آماری به تبریز ، تفاوت قبل و بعد از تاسیس آن را می شود درک کرد . بیاییم به قطب تئاتر کشور شدن اردبیل با شهرستان هایش مدد رسان باشیم . یا حق 

سپاسگزارم.

گفتگو از سعید نوریان




نظرات کاربران