گروه تئاتر نو اردبیل، نمایش «کارنامه بندار بیدخش» اثر استاد بهرام بیضایی را در اردبیل به اجرا در میآورد.
به گزارش خبرنگارایران تئاتر از اردبیل، گروه تئاتر نو اردبیل در روزهای 22 تا 26 آبان، نمایش «کارنامه بندار بیدخش» اثر استاد بهرام بیضایی را با کارگردانی اسماعیل غنی زاده در تالار شمس عطار اردبیلی مجتمع فرهنگی و هنری فدک اردبیل به روی صحنه می برد. مهدی مردوار، امیرحسین درویش و پرواز عبادی برای این نمایش ایفای نقش می کنند و عسل حسینی، مریم قاسمی، موسی غنی زاده، فاطمه اجاقی، محمدرضا صدیق، نورا نوریان، مهسا بهمن پور، آیدین فاضل، وحید یوسف هاخی و داور نجفی به عنوان عوامل فنی و اجرایی، اسماعیل غنی زاده را در اجرای این نمایش همراهی می کنند. جمشید شاه (جم شاه) وزیری دانشمند دارد به نام بُندار که جام جهانبین (جام جم) را برایش ساخته و جم با نگریستن در این جام از دسیسه های دشمنان، دیوان و اهریمنان و همچنین اوضاع جهان باخبر شده و بر آن حکم میراند. جم از بندار می خواهد بازهم برایش جامی بسازد. پاسخی که بندار می دهد، جم را شک و تردید وا میدارد و او را در زندان رویینهدژ زندانی می کندو...
بُندار بیدخش دانشمندی است که در خدمت جمشید شاه(جم) بوده و از روی نیک خواهی همه علوم را به او میآموزد و برای وی جام جهان نمایی میسازد تا شاه در آن بنگرد و بر مملکت حکمرانی کند. جم اما قدرت چشمانش را کور کرده و از ترس آنکه بُندار در آینده جام دیگری نیز بسازد و آن جام به دست دشمنانش و اهریمنان و دیوان بیفتد او را در زندان "روئینه دژ" زندانی میکند. زندانی که خود بُندار ساخته و هیچ راه فراری از آن نیست. بندار در گوشه زندان به گذشتهها مینگرد و افسوس میخورد که چرا به پادشاه خوشبین بوده و حداقل در روئینه دژ راهی مخفی برای فرار خود نساخته است! و شاه که همچنان درونش آرام نیافته از این میترسد که بندار با جادو از زندان بگریزد و جامی دیگر بسازد! پس شاگرد بندار که اکنون ادیب خود اوست را به زندان میفرستد تا خود را به شکل موبدی در آورد و از اندیشههای بندار آگاه شود. اما ادیب جام را دزدیده و به پیش بندار میبرد. شاه که متوجه میشود جام گم شده دیوانه شده و گروهی را به سوی روئین دژ میفرستد تا بندار را بکشند. اما خیلی زود پشیمان شده و اینبار گروهی را میفرستد تا بندار را از بند برهاند تا جام دیگری بسازد و جام گمشده را بیابند. بندار که توسط جام از اندیشههای جم آگاه است میداند که گروه اول زودتر رسیده و لحظه مرگش نزدیک است. پس لحظه آخر جام را میشکند و آماده مرگ میشود.
با معرفت ها ذکر مأخذ می کنند :)
بُندار بیدخش دانشمندی است که در خدمت جمشید شاه(جم) بوده و از روی نیک خواهی همه علوم را به او میآموزد و برای وی جام جهان نمایی میسازد تا شاه در آن بنگرد و بر مملکت حکمرانی کند. جم اما قدرت چشمانش را کور کرده و از ترس آنکه بُندار در آینده جام دیگری نیز بسازد و آن جام به دست دشمنانش و اهریمنان و دیوان بیفتد او را در زندان "روئینه دژ" زندانی میکند. زندانی که خود بُندار ساخته و هیچ راه فراری از آن نیست. بندار در گوشه زندان به گذشتهها مینگرد و افسوس میخورد که چرا به پادشاه خوشبین بوده و حداقل در روئینه دژ راهی مخفی برای فرار خود نساخته است! و شاه که همچنان درونش آرام نیافته از این میترسد که بندار با جادو از زندان بگریزد و جامی دیگر بسازد! پس شاگرد بندار که اکنون ادیب خود اوست را به زندان میفرستد تا خود را به شکل موبدی در آورد و از اندیشههای بندار آگاه شود. اما ادیب جام را دزدیده و به پیش بندار میبرد. شاه که متوجه میشود جام گم شده دیوانه شده و گروهی را به سوی روئین دژ میفرستد تا بندار را بکشند. اما خیلی زود پشیمان شده و اینبار گروهی را میفرستد تا بندار را از بند برهاند تا جام دیگری بسازد و جام گمشده را بیابند. بندار که توسط جام از اندیشههای جم آگاه است میداند که گروه اول زودتر رسیده و لحظه مرگش نزدیک است. پس لحظه آخر جام را میشکند و آماده مرگ میشود.