ریشه ها و شکوفه های تئاتر آرتاویل

 ایران تئاتر، اردبیل، محمد عارف؛ نکته: در فرودگاه مهرآباد منتظر پرواز تهران - تبریز و سپس به اردبیل بودم که پیامکی برای مدیرکل فارس و دبیر جشنواره تنظیم کردم مبنی بر این که : « اتابک نادری، هنرمند متین تئاتر و سینمای کشور، داور جشنواره تئاتر فارس، مهمان عزیز ماست، عزیزتر بداریدش» هنوز پیامم سِند نشده بود که اتابک از شیراز زنگ زد. گفت: « عارف جان زنگ زدم که ورودت رو به اردبیل خوش آمد بگم».
به خودم گفتم چه خدایی از این نزدیکتر که همزمان من داور اردبیل باشم اتابک داور فارس!
با اتابک جان و مسعود موسوی و افشین سنگ چاپ، در سال هفتاد، پیمان مهر بسته بودیم.

فلاش بک:سال هفتاد و سه، هم‌دانشگاهی نازنین ام رضی محمودی فخرآبادی در اراک گفت: « عارف  متن « پشت درهای خاکی» ات رو بده ببرم اردبیل، نوریان عزیز می خواد اجرا کنه ». خیلی خوشحال شدم چون با « پشت درهای خاکی » در همون سال و سال پیشترش چندین جایزه نخست نمایشنامه نویسی از جشنواره های استانی و دانشجویی و سراسری گرفته بودم. جوان بودم و جویای نام. چندی بعد سیدرضی گفت : « عارف، نمایش پشت درهای خاکی کاندیدای چهار جایزه شده اگه مایلی در اختتامیه اردبیل شرکت کن. سعید خوب کار کرده با بچه های « بیله سوار مغان » با بازی خودش و جابر فتحی».

عبدالرضا کاهانی هم که با مهران امام بخش، همزمان که من جایزه نخست نمایشنامه نویسی استان مرکزی گرفتم، جایزه اول و دوم بازیگری استان مرکزی در همین نمایش رو گرفته بودند گفت: « عارف جان منم میام ». گفتم بیستی رضا بیست. من و کاهانی در غروب سرد پائیزی و با اتوبوس تی بی تی از اراک و تهران رفتیم و گفتیم و شنیدیم تا سپیده رسیدیم اردبیل. سعید در اون زمهریر اومده بود ترمینال به استقبال مون، ما رو برد کافه رستورانی آرتاویلی، سه تایی بهترین سرشیر و عسل دنیا رو نوش جان کردیم. عصر هم در اختتامیه، جایزه نخست نمایشنامه نویسی رو به همراه «پلاک طلای آرتاویل» دریافت کردم. سعید هم جایزه کارگردانی و طراحی صحنه و بازیگری گرفت.

در فرصتی دگر که من و استاد خسرو بامداد بازبین جشنواره تئاتر دانشجویان کشور بودیم نمایش بسیار خوب « کبودان و اسفندیار » نوشته آرمان امید، به کارگردانی داوود جلایی با بازی درخشان غفور ملکی و مجید واحدی زاده از اردبیل رو برای بخش مسابقه سراسری انتخاب کردیم.

پس از آن چند نمایشنامه دیگرم هم مانند « گل های آفتابگردان » و تله تئاتر « شب واقعه » توسط هنرمندان سرشناس استان اردبیل، توحید معصومی، رضا بهشتی، آرزو مهری و الهه زحمتی اجرا شد که آن هم به شایستگی در ایران درخشیدند و من حظ بردم.

بنابراین، امسال داوری بیست و نهمین جشنواره تئاتر اردبیل را بی درنگ پذیرفتم و با دو دوست حرفه ای ام، علی فتوحی تبریزی که او نیز در دانشگاه آزاد اراک درک درست تئاتری و انسانیت خود را نشان داده بود و ساسان قجر زنجانی رفتیم در سالن های تئاتر اردببل و دیدیم در سایه نامداران تئاتر استان، جوانانی آفرینش‌گر هم می درخشند که این نیز ریشه در جایگاه ارزشمند هنرهای نمایشی و فرهنگ مردم استان اردبیل دارد.
فرهنگ و هنری که اسطوره  محبوب ِ مردم ایران، علی دایی را نیز در خود پرورانده است.

و در بهترین هنگام برای عرض احترام،
من و غفور با یادمانی از نیکی ها، به خانه زیبای دو نامیرای هنر آرتاویل، داوود جلایی و مجید واحدی زاده رفتیم.